۷/۲۶/۱۳۸۸

just walk away

راه برو و سوت بزنو و با خودت بخند
به ت.خ.مای قشنگتم نگیر که زندگی داره زرتی زرتی از کفت میره ...
آه از دست این زندگانیه ما ...
بگیر و ببندی داره این زندگیه ماهاااااا...... 
یه روز خوب، یه روز بد .. اصلا بگو یه ذره توش روالی و قاعده ای دیده میشه؟ نه والااااا
هیچی دیگه . همین. مفت و مفت و مفت داریم زندگیرو به گ.ا میدیمو و نمیفهمیمو و همین که سنمون زد بالای 35-40 اونوقته که یه روز به خودت میای و میگی : تف
تف به این زندگی نکبتیت که تاحالا هم تو هم اون همدیگرو به گ.ای عظما دادینو و هر جفتتونم هنوز به ارگاسم نرسیدین. خاک عالم ...
همینه دیگه
اینم شده زندگانی ما

( خاطرات یک انسان )

هیچ نظری موجود نیست: