۷/۰۵/۱۳۸۸

همه چی آرومه

همه چی آرومه
من چقد خوشحالم
پیشم هستی حالا ...
همه چی آرومه، غصه ها خوابیدن
من چقد خوشحالم

۷/۰۴/۱۳۸۸

...

آآآآآآم.....
اوووووم م م م م م م 
نچ
عاشق شدم باز ... رفت پی کارش

۷/۰۲/۱۳۸۸

دلم گرفته

به دادم برس ای اشک

دلم خیلی گرفته

نگو از دوریه کی

نپرس از چی گرفته ...

پ.ن : یه وقتایی یه آهنگایی، یه ساعتایی از روز .... آدمو میبره به فضااااااااااا

۶/۳۱/۱۳۸۸

آخ

Lift me like an olive branch and be my homeward dove
Dance me to the end of love
خب خب خب
شادی یا غمگین، خندون یا گریون، فرقی به حالت نداره، چون نه تو میدونی که چی به سرت داره میاد نه کسه دیگه
خندونی یا گریون بازم فرقی نمیکنه برات
چون گریه و خنده واسه آدمی مث تو فرقی نداره
-----------------------------------------------
هرم گرمای شبای تابستون و رویای قشنگش
خوشیای بودن تو دنیات
خوشیای بودن تو دنیام
اما زود میگذره این روزاااااا
خودم میدونم
بازم پاییز میشه و من میدونم که همه این رویا مث یه باد خنک صبح پاییزی زوده زود میره
خیلی خیلی خیلی زود
بازم یه روز صبح پاییز از خواب پا میشم و باز هم "تنهااااام "

۶/۲۳/۱۳۸۸

نقطه

این روزها نیستم .... مشغله کمی زیاد شده ... اما مثل قبل که تحمل میکردم و بودم، این روزها دیگر نیستم ...... نقطه های انتهای جمله ام زیاد شده
نشانه های کوچک نبودن من
کتاب خواندن هایم عاشقانه نیست
دوست داشتن هایم دوست داشتن نیست
زندگی هم حتی زندگی نیست
رفت و آمد و زندگی که دیگر زندگی نیست ....
و باز هم نقطه های فراوان ......

۶/۲۱/۱۳۸۸

عشقم عشقای قدیم

عشق هم عشق های قدیمی ... 
قدیمی که میگم نه 30-40 سال پیشا
3-4 سال پیش منظورمه
حداقل پول موبایلت که زیاد میومود میدونستی رفته سر عشق و عاشقی و حرفای احساسی که حداقلش این بود که یه حالی بهت میداد، نه اینکه هر چی داریو بدی پول موبایل سر لاس خشکه....
والا
عشقم عشقای قدیم...

مغز تعطیل است

آقایان و خانم ها
امتحان دارم ... 
وقتی 2 ماه یهو عقب می افتی از زندگی و همه چیز از ذهنت پاک میشه ... سر امتحان هم اسم خودت یادت میره
امروز امتحان دومم بود، هر چی فکر کردم اسمم یادم بیاد بالای برگه امتحانم بنویسم ... 5 دیقه تموم داشتم فکر میکردم. میدونستم اولش میم داره اما یادم نمیومد. فکرشو بکن
به ... رفته مغزم

۶/۱۷/۱۳۸۸

روح

و بدین سان آدمیزاد به غلط کردن می افتد
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید، تو روحتون حتی اگه بهش اعتقاد ندارین

۶/۱۵/۱۳۸۸

این روزها

just close my eyes and I touch love 

این روزها بغیر از کار پرحجم خسته کننده که دیگه داره اعصابمو به ... میده
و این روزها بجز استرس امتحانا و مقاله ها و پروژه هایی که توی این تابستون به خاطر عقب افتادن امتحانا باید میدادمو ندادم
و این روزها بغیر از تماشای فیلم از هر ژانری که فکرشو بکنی و گوش دادن به موسیقی اونم از هر سبکی که فکرشو بکنی
و این روزها بغیر از سر و کله زدن با خودم واسه گرفتن یه تصمیم درست واسه زندگیم که تازه هنوز نمیدونم ازش چی می خوام و چی نمی خوام ...
هیچ کاره دیگه ای ندارم. به همین سادگی

۶/۱۳/۱۳۸۸

بدم میاد

چی بگم ...
خالی ام
بدم میاد وقتی یه نفر یه نفر دیگرو الکی بدنام میکنه... بهش توهین میکنه و یا هر چیه دیگه
بدم میاد

۶/۱۰/۱۳۸۸

بی ارزش

وقتی میگم زن جماعت ارزششو نداره ... حتی گاهی وقتا خودمم میزنم زیر این حرفمو بهش توجه نمیکنم. 
گند بزنن
هیچ زنی ارزششو نداره
عصبانی هم نیستم که بخوام احساسی حرف زده باشم. کاملا آرومم. (چه جالب!)