۸/۱۷/۱۳۸۸

دیدگاه

زندگی در کل وجود خودش (منظور در اصل وجودیشه) موجودیتی شیرین است. با اینکه ظرف وجودیه همه موجودات داخل اون قرار میگیره و شاید خیلی مفهوم عامی باشه که نشه بهش ویژگیه خاصی اطلاق کرد اما به نظر این جانب زندگی و زندگی کردن مقوله شیرینیه. یعنی شاید شیرینی هایی که داخلش ممکنه اتفاق بیافته بیشتر از غم هایی که محتملن هستش. این نظر منه. اینطور بگم که من تو این چند سالی که زندگی کردم و مسائل و مشکلات حالیم شده و تا حدودی قدرت درک و استنباط پیدا کردم به این نتیجه رسیدم که اگر بخوایم احتمال اتفاقای شیرین زندگی رو با احتمال اتفاقای غمگین اون مقایسه کنیم (مفهوم شیرین و مفهوم غمگین در معنای عام و کلی)، تو این مقایسه وزنه احتمالای شیرین می چربه به وزن احتمالای غمگین.
این موضوع رو شاید بشه یه مزیت یا فرصت در " زندگی کردن" دونست که آدمیزاد بتونه برای شیرین زندگی کردن ازش استفاده کنه.
حالا این وسط اگر یه موضوعی رو مطرح کنیم به اسم "بی توجهی انسانها به این موقعیت های شیرین زندگی"، اونوقت میشه گفت که یه دیدگاه تازه به زندگی میشه پیدا کرد و اون این دیدگاه هستش که زندگی تلخ و غم انگیزه (با همون مقایسه قبلی) ...
زندگی تلخ و غم انگیز رو میشه با حساب کتاب اعمال و رفتار انسانها (که میشه همون زندگی واقعی و حقیقت موجود) به راحتی دید. یعنی چیزی که الانه ما داریم میبینیم همون تجلی و نمود زندگی تلخ و غم انگیزه.
موضوعی که باعث شده این دیدگاه بوجود بیاد نشات میگیره از خود وجود آدمیزاد. از بی توجهی و غفلت و کم حواسی اون تو شناسایی این موقعیت ها. فرصت هایی که زندگی در بطن خودش و در اصل خودش داره و ما انسانها باید اونها را پیدا کنیم و به بهره برداری برسونیم. حالا اینکه نحوه بهره برداری ما از این فرصت ها چطور میتونه باشه همون موضوع اصلی فرق این دو تا دیدگاهه که چرا یه دیدگاه به زندگی مثبت نگاه میکنه و دیدگاه دیگه که واقعی تره دید منفی داره.

پ.ن : منبع این نوشته یه شخصیه که گفت این متن رو خیلی یهویی نوشته دوست هم نداره جایی به اسم اون پخش بشه. پس من از بردن اسمش معذورم. به نظر من دیدگاه جالبیه. من باهاش موافقم. دوست دارم نظرات بقیه رو هم بدونم

۱ نظر:

ناشناس گفت...

چقدر پيچونده، آره لحظه هاي شاد زندگي خيلي زيادن، اما هميشه با يه غمي تموم شدن، كه اون غمه باعث شده مزه اون شادي از بين بره، نمي دونم براي توام اينجوري بوده يانه؟
اما من معمولاً شاديمان خيلي دوام نداشته