۸/۱۲/۱۳۸۸

نازک آرای تن ساقه گلی که به جانش کشتم
وبه جان دادمش آب
ای دریغا، به برم می شکند…

دست اوبردر،مي گويد با خود:

غم اين خفته چند 
خواب درچشم ترم مي شكند


پ.ن : به نظرم صدای ناب سهیل نفیسی و گیتار سولویی که میزنه به این واژه ها یه عظمت دوباره داده. 

هیچ نظری موجود نیست: